جرم کوچک اقدام علیه امنیت ملی!
خبر از صداوسیمای انحصاری ضرغامی اینگونه منتشر شد: "حسین موسویان از اتهام جاسوسی تبرئه گردید"!؟ البته این خبر صوتی و تصویری را با صدا و تصویر ضعیف اعلان داشت: "وی فقط به جرم اقدام علیه امنیت ملی به 2 سال حبس تعلیقی و 5 سال ممنوعیت از خدمت دولتی محکوم شد."!!
خوب! ملت ایران باید بداند جرم ناچیز و بیاهمیت اقدام علیه امنیت ملی آن هم وقتی مجرم یکی از مدیران برجسته و لایق 16 سال گذشته باشد، اصولا در خور محاکمه نیست، چه رسد به آنکه محکومیت و مجازات در حد انتظار داشته باشد، تا صدا و سیمای ضرغامی نیز به اندازه مصوبه مداخلهگرانه مجلس به آن پوشش دهد!
مرور کوتاهی بر "پرونده حسین موسویان" میتواند فریاد ملت را در انتخابات سوم تیر یک بار دیگر طنینافکن کند که: "فقر و فساد و تبعیض و ..." و نیز نوشتههای با مضمون "انتخاب احمدینژاد = شکست مافیای قدرت و ثروت".
واقعیت آن است که اگر هیچیک از مسایل کشور وجود مافیای قدرت و ثروت را با حاکمیت 16 ساله یا 27 ساله نتواند به اثبات برساند، پرونده حسین موسویان به تنهایی رسواگر مافیایی است که تا خفهکردن کامل ملت دستهای آلوده خود را از گلوی نظام و ملت برنخواهد داشت!
پس از اعلان وزیر اطلاعات مبنی بر اتهام جاسوسی، ارایه اطلاعات کشور به انگلیسیها و اقدام علیه امنیت کشور توسط حسین موسویان، و محرز بودن جرایم از دید وزارت اطلاعات، و این که به مدت 6 ماه این فرد تحت نظر بوده و ارتباطات و اعمالش رصد شده و نیز به حسن روحانی رئیس حسین موسویان و رئیس مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت!؟ اعمال موسویان اطلاع داده شده، و از وی درخواست شده که این فرد بر سر کار خود حاضر نشود، اما او همچنان به خدمت!! و مدیریت لایق؟!! ادامه داده است و ...
هیاهوی مافیاگران بلند شد که موسویان از مدیران خوشنام، خدمتگزار و لایق دوران گذشته است و ...
تعدادی از نمایندگان مجلس در ملاقات با وزیر اطلاعات و گرفتن پاسخهای سؤالات خود اعلان داشتند که موسویان از نظر ما مجرم است و ... اما حلقههای مافیایی دست به کار شدند. حسن روحانی رئیس تیم پر افتخار هستهای که حسین موسویان سخنگو و عضو ارشد آن بود و ننگ و ذلت تعطیل کامل تاسیسات هستهای را برای ملت و نظام اسلامی ارمغان آورده بود، در بلواسازی مستمر به دفاع از متهم پرداخت و اصولا هر خطایی را از او دور دانست. نه یک بار و دو بار، بلکه زنجیرهای از سخنرانی و مصاحبه و غیره. هاشمی رفسنجانی که این مجرم علیه امنیت ملی، یکی از دهها و صدها مدیر تربیتشده اوست نیز آشکار و نهان داد سخن داد. خاتمی رئیسجمهور افتخارآفرینی!! که مصالح و منافع ملی را در دستور کار اصلاحطلبی برانداز یک جا به مسلخ برد، به صدا در آمد. ناطق نوری بدون هرگونه حق و جایگاه از موضع فراقانونی اظهار داشت؛ از ابتدای امر پرونده را بررسی کردهام و هیچگونه مشکلی در آن ندیدهام!!؟ و...
به هر حال مافیا نمیتواند و نمیگذارد، حریم همیشه امن آن که مالک مطلق کشور و ملت بودهاند، آسیب ببیند، اختلافات ظاهری و رقابتی در عرصه قدرت به آن حد نیست که منافع پنهان را تحتالشعاع قرار دهد. به همین جهت قاضی پرونده تحت فشار مافیایی قرار گرفت و سخنگوی قوه قضائیه بدون هر ارتباط قانونی حسین موسویان را بیدادگاه و محاکمه تبرئه اعلان نمود؟! ذوقزدگی ضرغامی در سیمای شخصی او این خبر را مکرر منتشر کرد، تا برای مافیای همیشه حاکم، برگ دیگری در زورگویی و زرداری به ثبت برساند. اما خروش گروههایی از دانشجویان، قوه قضائیه را به واکنش مثبت واداشت و حکم سخنگوی قوه قضائیه کان لم یکن اعلان شد. تعویض قاضی پرونده، امید رسیدگی به این پرونده ضد ملی را در ملت ایجاد کرد، و همگان در انتظار نشستند.
در این میان حسین موسویان نیز که به اربابان مافیایی و قدرت و یال و کوپال دیکتاتوری آنها امید فراوان داشت، دست به شکایت گسترده زد، و از همه کسانی که از پرونده ضدملی او جملهای گفته بودند، شکایت کرد! و این یعنی عین عدالت و عین رفتار مافیایی در حاکمیت جمهوری اسلامی؟!
البته در این شکایتها، روزنامههایی که پشتوانه قوی داشتند، به هر روی با تغییر و تحولات جوی، رنگ عوض میکنند، و همه این تغییر رنگ را مصلحت نظام میخوانند، مورد شکایت متهم واقع نشدند!! در حالی که منبع اصلی خبرها آنها بودند!؟
در این بین سایت "شهابنیوز" هم به راه افتاد که به شهادت خوانندگان بمباران دفاع از متهم به جاسوسی و مجرم اقدام علیه امنیت ملی بود و هر مخالف و منتقد و معترضی را با فحاشی و هتاکی له کرده و میکند! و این هم یعنی اسلامیت و انسانیت و خردگرایی از نوع گفتمان هاشمی رفسنجانی و محمد خاتمی و همفکران و همکاران!
واقعه عجیبتر و سرنوشتسازتر در پرونده ضدملی حسین موسویان در افتتاح بیمارستان خصوصی بهمن رخ داد. این افتتاح که میباید با دستهای هاشمی رفسنجانی انجام شود، و حضور دختر او فاطمه هاشمی را الزامی میکرد به ناگهان با حضور حسین موسویان متهم در انتظار محاکمه در محوطه بیمارستان گلباران شد!!! دست دادن و مصافحه هاشمی رفسنجانی با این مدیر خوشنام و لایق و متهم در انتظار محاکمه، برای گروههای آگاه معنایی کارگشایانه داشت؟! به هر حال ملت اگر تا آن روز تنها میگفت "مافیای قدرت و ثروت"، آن روز به عینه دید، چگونه خصوصیسازی با قدرت مافیایی گره میخورد و سر از حضور مشتاقانه یک متهم به اقدام علیه امنیت ملی و تا آن روز متهم به جاسوسی هم در میآورد!
قطعا از آغاز راه، همه مسایل اتفاقی بوده است. مبادله اطلاعات هستهای به بیگانگان از سوی حسین موسویان تصادفی رخ داده، او به طور اتفاقی به اقدام علیه امنیت ملی دست زده، هاشمی، خاتمی، ناطق نوری و حسن روحانی، اتفاقی از این فرد حمایت آشکار و نهان کردهاند. حکم تبرئه بدون دادگاه او تصادفی صادر شده، و ضرغامی نیز محض رضای خدا و اتفاقی آن را مکرر با آب و تاب منتشر کرده است.
اما تهدیدآفرینی و ارعابسازی "هاشمی رفسنجانی" و "حسن روحانی" را در مورد پرونده هستهای چگونه باید ارزیابی کرد؟ آیا جهتدهی و بستر سازی برای اتحادیه اروپا در تحلیلها و تفسیرهای این افراد هم تصادفی بوده است؟ آیا خطدهی و جهتدهی فآ
آشکار هاشمی رفسنجانی به اتحادیه اروپا پس از انتشار آخرین گزارش البرادعی که پیروزی بزرگ ایران را در موضوع هستهای اعلان میکرد، خطبههای جمعه اسفندماه او را رقم نزد؟
حال نکات قابل توجه آن است که :ن ن
1. علیرغم سپاس از دستگاه قضایی که بیتوجه به فشارهای خودکامه مافیاگران، به هر حال این متهم ضدامنیتی را محاکمه و محکوم کردند، اما آیا مجازات خفیف او راه را برای ورود مجدد این فرد باز نمیگذارد؟ آیا این امر موجبی نمیشود تا دیگر مدیران لایق و خوشنام و خدمتگزار دوران سازندگی و اصلاحات، علیه کشور و نظام و ملت دست به اقدام ضدامنیتی بزنند؟
2. آیا همین جرم کوچک و ناچیز اقدام علیه امنیت ملی؟!! یک خیانت بزرگ و آشکار به نظام اسلامی کشور ایران و ملت بالنده ایران نیست. اگر هست – که هست – علاوه بر حسین موسویان، حسن روحانی، محمد خاتمی، هاشمی رفسنجانی و ناطقنوری که تا آخرین قدم در حمایت او پیش رفتند، چه پاسخی برای ملت دارند. اصولا نظام اسلامی و کشور و ملت ایران در نظر این افراد چه مفهومی دارد، و ارزش آن در برابر افراد خائن اما وابسته به مافیا چقدر است؟
3. مجازات سنگین "حبس و نفی بلد و شلاق" برای طلبههای امام صادق علیهالسلام به جرم فقط درخواست سؤال از هاشمی رفسنجانی، و مقایسه آن با مجازات این اقدامکننده علیه امنیت ملی، حیرتآور است. آیا هاشمی رفسنجانی دارای حریم و قداست و مصونیتی بالاتر از نظام اسلامی و کشور ایران است؟ حتی آیا این بتسازی با موازین و ارزشهای اسلامی انطباق دارد یا حتی با اومانیسم مورد قبول آقایان سازگار است؟ آیا در کدام ساختار سیاسی مدرن چنین بتتراشی ملاحظه میشود که در نظام اسلامی بدان عملا رویکرد آشکار و گستاخانه اعمال میگردد؟
4. چرا و با کدام هدف سیمای ضرغامی در انحرافی آشکار و هدفمند، "محکومیت یک مجرم علیه امنیت ملی را"، تبرئه او اعلان میکند؟ آیا این اطلاعرسانی در راستای تقدیر و سپاس از خائنین به کشور نیست؟ آیا همه خائنان و اقدامکنندگان علیه امنیت ملی این گونه محترم و دارای جایگاه رفیع میشوند؟
5. با این روند آیا در تجدیدنظر، همین جرم کوچک و پیش پا افتاده "اقدام علیه امنیت ملی" نیز مورد تبرئه واقع نمیشود؟
6. از همین یک مورد باید معیار خوشنامی، تدین، خدمتگزاری و تجربه و لیاقت را در قاموس حلقههای همیشه حاکم و مدیر در سالهای گذشته، مصداقی بررسی کرد؟!
منبع : سایت شخصی فاطمه رجبی